مینکس پیر حتی به این واقعیت که پسر کوچکش است نگاه نکرد و باعث شد او را در هر موقعیت شناخته شده ای به لعنت بفرستد. از فریادهای پرشور او میتوان فهمید که او از اندام جوان پسر جوان و دوست دمدمی مزاج او خوشش میآمد. به نظر می رسد که اگر می توانست، نه تنها خروس را با خوشحالی بلعیده بود، بلکه کل پسر را نیز می بلعید. مادر با لذت های جنسی بیگانه نبود و چیزهای زیادی به اغواگر جوان آموخت.
خوب وای بچه ها تعطیلات دارید، تشویق کننده ها خسته هستند! این به اندازه کافی جالب است و آنها دمپایی می دهند و خوابیده می شوند. حوصله این دختران را نخواهید داشت و این افسانه را یک عمر به یاد خواهید آورد. ضربات گروهی مانند آب نبات و به اندازه کافی کافی نخواهد بود. فیلمبرداری از زوایای جالب هم استاندارد نیست، امیدوارم فیلمبردار به خودش لطمه نزده باشد. تم قمار!
من هم می خواهم با یک مرد خوش تیپ رابطه جنسی داشته باشم