به قیافه های دختر گیر کردم و می خواستم نوازش های دهانی را ببینم. خوب، در اصل بد نیست، اما کافی نیست. بیشتر فیلم آنها فقط رابطه جنسی دارند. من از شروع فیلم (منجار و کونیلینگوس) و پایانی که پسر روی سینه سبزه ختم میشود، خوشم آمد. این که دختر بعد از آمدن دوست پسرش دیک را لیس نزد، کمی ناامیدکننده بود. یا این زن و شوهر هنوز جوان هستند، یا این خانم قیچی گرفتار شد.
اوباش ها دارند پرونده هایشان را حل می کنند، اما زن یکی از آنها می خواهد لعنت کند. شوهر حال و حوصله ای ندارد، اما رفیقش اصلا بدش نمی آید که گونه او را برآمده کند. مادر به همسرش اطمینان می دهد که نیازی به حسادت نیست - او به اندازه کافی برای همه وجود دارد! و چه، دلیلی برای آن وجود دارد - و دوستان خوشحال هستند و اسپرم در توپ ها دست نخورده است. اگر زن عوضی است، پس این یک مزیت برای شهرت است - خانه ای پر از مهمان و هدایا. علاوه بر این، او بیرون نمی رود، همه را به خانه می برد، زیر نظر شوهرش.